برگ هایی از دفترم

این سکوتم است که میخوانی...

برگ هایی از دفترم

این سکوتم است که میخوانی...

سلام خوش اومدید
اینجا هر نوشته ای که وجود داره،به قلم خودم هست.مطلب کپی شده وجود نداره.
ممنون میشم بعد از خوندن هر نوشته، نظرتون رو برام ثبت کنید

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خنده» ثبت شده است

دیروز

مترو

کسی رو دیدم که چشماش رو بسته بود و یه هندزفری گذاشته بود تو گوشش و ..هق هق گریه میکرد..چشماش رو باز نمیکرد اما هر چند ثانیه یه بار،یه قطره اشک قِل میخورد میومد پایین صورتش...

موقع پیاده شدن،یه آدم معمولی ای بود که بدو بدو داشت میرفت سمت تاکسیا..


امروز

مترو

کسی رو دیدم که چشماش رو بسته بود و...هر چند ثانیه یه بار،یه لبخند گنده رو صورتش درست میشد!فکر کنم تو دلش، داشت از خنده غش میکرد..هندزفری هم تو گوشش نذاشته بود حتی!

موقع پیاده شدن،یه آدم معمولی ای بود که بدو بدو داشت میرفت سمت تاکسیا..

.

میدونی راستش..آدما خیلی عجیبن!!


پی نوشت: نظر بدین دوستان.من خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم😊


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۲۴
Kimia